بیشتر مردم خواهان کیفیت بالاتر هستند، اما چه چیزی آن ها را از انجام این کار باز می دارد؟
کیفیت زمان ما ممکن است به این دلیل تنزل یابد:
1. عدم تمرکز
درگیر شدن کامل با کار در حال انجام و استفاده حداکثری از زمان زمانی که دائماً حواس‌مان پرت می‌شود یا حواس‌مان پرت می‌شود، می‌تواند دشوار باشد.
اعلان‌ها در تلفن‌های ما، هشدارهای رایانه‌هایمان و سایر مواردی که حواس‌مان را پرت می‌کنند، همگی می‌توانند باعث از دست دادن تمرکز ما شوند. علاوه بر این، ما می توانیم با افکار و احساسات خود پریشان شویم. به عنوان مثال، اگر نگران یا مضطرب هستیم، ممکن است تمرکز روی کار در حال انجام دشوار باشد.تمرکز روی کار
این مقاله شامل انواع حواس‌پرتی‌هایی است که امروزه همه ما با آن مواجه هستیم.
۲. فقدان اولویت
زمانی که وظایف و فعالیت های خود را سازماندهی و اولویت بندی نمی کنیم، ممکن است خود را در حال اتلاف وقت برای فعالیت های بی اهمیت یا احساس فشار برای اتمام وظایف مهم ببینیم.
به عنوان مثال، اگر اولویت های ما نامشخص باشند، ممکن است زمان زیادی را صرف کارهایی کنیم که مهم یا فوری نیستند، در حالی که آن هایی که مهم تر یا فوری تر هستند را نادیده بگیریم.
با این حال، ما می توانیم با اولویت بندی مهم ترین وظایف، به طور موثر زمان خود را مدیریت کنیم. تکمیل مهم ترین وظایف می تواند حس موفقیت و تحقق ما را افزایش دهد.
3. انرژی ذهنی کم
به دلیل تامین انرژی ثابت اما محدود، مغز ما فقط می تواند مقدار محدودی از اطلاعات را در یک لحظه پردازش کند. اگر پردازش اطلاعات در شرایط عادی دشوار است، تصور کنید وقتی انرژی ذهنی ندارید چقدر سخت است.
زمانی که شما فاقد انرژی ذهنی هستید، به سختی می توانید واضح فکر کنید، متمرکز بمانید و تصمیمات درستی بگیرید. همچنین ممکن است شرکت کامل در فعالیت ها یا لذت بردن از وقت خود را به دلیل خستگی یا فرسودگی، چالش برانگیز بدانید.
انرژی ذهنی پایین می تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد مانند:
محرومیت از خواب: اگر خواب با کیفیت کافی نداشته باشید، می توانید انرژی ذهنی و توانایی خود را برای تمرکز و تمرکز از دست بدهید.
رژیم غذایی ضعیف: مصرف یک رژیم غذایی سرشار از غذاهای فرآوری شده، شیرین یا ناسالم می تواند انرژی ذهنی و رفاه کلی را کاهش دهد.
اضطراب و استرس: استرس و اضطراب مزمن می تواند انرژی ذهنی شما را کاهش دهد. این احساسات می توانند باعث شوند که شما احساس خستگی یا تخلیه کنند و توانایی شما برای تمرکز و شرکت در فعالیت ها را مختل کند.
۴. سلامت جسمی ضعیف
تناسب اندام به توانایی حفظ سلامت و سلامت جسمی اشاره دارد. مسائل بهداشتی مانند درد مزمن یا بیماری نیاز به زمان و انرژی قابل توجهی برای مدیریت دارند که می تواند بر توانایی تمرکز و انجام هر کاری که می خواهید تاثیر بگذارد.
من بهترین کسی هستم که در این مورد صحبت کنم، زیرا قبلاً به دلیل وضعیت نامناسب و نشستن طولانی مدت در محل کار از کمردرد شدید رنج می بردم. کمردرد من آنقدر شدید بود که نمی‌توانستم حتی روی ساده‌ترین کار هم تمرکز کنم. روش های مختلفی از جمله مسکن، کشش و طب سوزنی را امتحان کردم. کمردرد من در سال‌های اخیر از زمانی که شروع به تمرین منظم برای تقویت عضلات مرکزی و پشتم کردم، تنها بهتر شده است. با بهبود کمردرد انرژی ذهنی ام افزایش یافت. اینجارابخوانید
شما فشار خون بالا دارید؟ شما چند سال دارید؟ افرادی که بیش از یک عامل خطر برای بیماری عروق کرونر قلب (CHD) دارند ممکن است نسبت به افرادی که هیچ عامل خطری ندارند در معرض خطر ابتلا به CHD باشند. با این سوالات ریسک خود را ارزیابی کنید.
افرادی که بیش از یک عامل خطر خاص برای بیماری عروق کرونر قلب (CHD)دارند، ممکن است نسبت به افرادی که هیچ عامل خطری ندارند، در معرض خطر بیشتری برای CHD باشند.
۱. آیا فشار خون بالایی دارید؟
این وضعیت قلب را تحت فشار قرار می دهد و فرسودگی و پارگی رگ های خونی را افزایش می دهد و احتمال انسداد را بیشتر می کند.
۲. نژاد شما چیست؟
افراد آفریقایی - آمریکایی با احتمال بیشتری نسبت به افراد سفیدپوست به CHD مبتلا می شوند زیرا آن ها بیشتر دچار فشار خون بالا می شوند.
3. شما مرد هستید یا زن؟
مردان بیشتر از زنان در معرض خطر CHD هستند. با این حال، خطر ابتلا به CHD در زنان یائسه (آنهایی که در دوران یائسگی هستند یا یائسه شده اند) افزایش می یابد و مشابه مردان می شود.
4. زمینه ژنتیکی شما چیست؟
ساختار ژنتیکی (ارثی) برخی افراد شانس ابتلا به CHD را در آنها افزایش می دهد.
5. چند سالته؟
هر چه سن شما بالاتر می رود، احتمال ابتلا به CHD بیشتر می شود.
6. آیا کلسترول بالا دارید؟
این وضعیت می‌تواند به ایجاد پلاک‌هایی کمک کند که می‌توانند رگ‌های خونی منتهی به قلب را مسدود کرده، آنها را باریک کرده و به طور بالقوه جریان خون را به قلب مسدود کنند.
۷. سیگار می کشید؟
سیگار کشیدن مهم ترین عامل خطرساز شناخته شده برای CHD است. نیکوتین موجود در سیگار قلب را سرعت می بخشد و همچنین شریان ها را تنگ می کند و عبور خون کافی را سخت تر می کند.
همانطور که می بینید از بین عوامل خطر ذکر شده، برخی وجود دارند که شما نمی توانید کاری در مورد آن ها انجام دهید و برخی از آن ها را می توانید انجام دهید. داشتن یک عامل خطر غیرقابل کنترل برای CHD به این معنی نیست که شما مقدر به توسعه CHD هستید. وجود یک عامل خطر غیرقابل کنترل به این معنی است که شما باید هر کاری که می توانید برای مراقبت از سلامت قلب خود انجام دهید.
نکاتی برای پیشرفت مشاغل مدیریت هتلداری
صنعت هتلداری به دلیل ماهیت خود رقابتی است و تقاضا برای مشاغل مدیریت هتلداری می تواند به ویژه بالا باشد. چه به دنبال تبدیل شدن به یک مدیر کل یا مدیر هتل یا مدیر یک بخش خاص باشید، کارهای خاصی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا شانس خود را برای رسیدن به نقش رویاهای خود به حداکثر برسانید.
"نکاتی برای پیشرفت مشاغل مدیریت هتلداری" را بخوانید که می تواند به شما کمک کند نقش مناسب را پیدا کنید، کیفیت برنامه خود را بهبود بخشید و در مصاحبه عملکرد خوبی داشته باشید.
مشاغل مدیریت هتلداری توسط هتلداران ارائه می شود
در صنعت مهمان نوازی، برخی از بزرگ ترین کارفرمایان، هتل های زنجیره ای بزرگ و به خصوص آن هایی هستند که در سطح جهانی فعالیت می کنند.
در مقاله مشاغل مدیریت هتل که توسط پرشین هتل ارائه شده است، می توانید با ده مورد از بزرگ ترین هتل های زنجیره ای جهان بیشتر آشنا شوید و از این اطلاعات برای یافتن نقش های مدیریت ارشد به صورت آنلاین استفاده کنید.
هیئت های شغلی برای یافتن مشاغل مدیر هتلداری
بسیاری از افرادی که در صنعت مهمان‌نوازی کار می‌کنند آرزوی کار در یک نقش مدیریتی را دارند، اما برای امکان‌پذیر شدن این امر، اولین قدم شامل دانستن مکان‌هایی است که باید به دنبال شغل‌های خالی آگهی‌شده بگردید. برای هر کسی که به طور جدی به دنبال تبدیل شدن به یک مدیر مهمان‌نوازی است، تابلوهای شغلی یکی از مفیدترین کانال‌ها هستند.
در «هیئت‌های شغلی برای یافتن مشاغل مدیر مهمان‌نوازی» شما می‌توانید درباره نقش مدیر مهمان‌نوازی اطلاعاتی کسب کنید و همچنین 10 نمونه از هیئت‌های شغلی را پیدا کنید که موقعیت‌های ارشد مهمان‌نوازی را تبلیغ می‌کنند.
دوره آموزشی هتلداری: مروری بر آموزش صنعت هتلداری
صنعت مهمان‌نوازی نقش‌های شغلی مختلفی را ارائه می‌کند و در حالی که برخی از این موقعیت‌ها در سطح ابتدایی هستند، برخی دیگر به مهارت‌ها و دانش پیشرفته‌تری نیاز دارند. این بدان معنی است که ممکن است برخی از گزینه های شغلی وجود داشته باشد که شما را ملزم به گذراندن دوره مهمان نوازی کند. خوشبختانه، طیف متنوعی از گزینه ها برای انتخاب وجود دارد.
اگر می‌خواهید درباره دوره‌های مهمان‌نوازی موجود، مواردی که آنها پوشش می‌دهند، چگونه می‌توانند برای شما مفید باشند و کجا می‌توانید آنها را بیابید، اطلاعات بیشتری کسب کنید، «دوره هتلداری: مروری بر دوره‌ها و مربیان مهمان‌نوازی» را بخوانید.منبع
همه ما سعی می کنیم به خودمان خوب فکر کنیم، اما دروغ هایی وجود دارد که می توانیم به خودمان بگوییم که به خودمان آسیب می رساند. شاید از آسیب پذیر بودن بترسیم، اما در نهایت خودمان را از حقایقی که نیاز داریم، دور می کنیم و هزینه آن بالا است.
آیا خود را در هیچ یک از این دروغ ها می شناسی؟
اگر چنین است، شاید وقت آن رسیده باشد که با خودتان صحبت کنید:
۱. من در کنترل هستم. کنترل یک توهم است. شما به عنوان یک رهبر باید به خودتان اجازه دهید توهم کنترل را کنار بگذارید و اجازه دهید رهبری شما را هدایت کند. بر چیزهایی که می توانید کنترل کنید تمرکز کنید و بقیه را رها کنید.
۲. من می توانم این کار را به تنهایی انجام دهم. هیچ کس کاری را به تنهایی انجام نمی دهد. مهم نیست چه دستاوردهایی به دست آورده اید، شما این کار را به تنهایی انجام نداده اید. یک تیم عالی، یک گروه فوق العاده از افراد بااستعداد لازم است تا تاثیرگذار باشند. از خودتان بپرسید چه کسی به موفقیت شما کمک کرده است.
۳. من وقت ندارم. زمان برای همه ارزشمند است، و شاید به خصوص برای رهبران، اما همیشه در روز برای چیزی که مهم است وقت وجود دارد. به خودتان بگویید که نمی توانید اولویتی را به خاطر زمان ملاقات کنید، فقط بهانه می آورید.
۴. اگر آن را نادیده بگیرم، از بین می رود. غم انگیز اما واقعی است: گاهی همه ما به خاطر این دروغ قدیمی سقوط می کنیم. اغلب اوقات آنچه نادیده می گیریم بزرگ تر می شود و حتی سخت تر می شود. هر اتفاقی می افتد، با آن کنار بیایید. نمی توانید چیزی را که از رویارویی با آن امتناع می کنید، تغییر دهید.
۵. من همیشه بهترین را می شناسم. حقیقت این است که حقیقت رهبری در مورد فراگیری و یادگیری است، نه در مورد درست بودن. همه رهبران نمی دانند چه چیزی بهتر است یا تمام پاسخ ها را دارند، و بهترین تمرکز را بر ادامه یادگیری و رشد دارند. اگر فکر می کنید می دانید، به اطراف نگاه کنید تا ببینید کجا می توانید سوالات بیشتری بپرسید.
۶. من شنونده خوبی هستم. تفاوت زیادی بین گوش دادن واقعی و انتظار صبورانه برای نوبت صحبت کردن وجود دارد. یکی از صادقانه ترین شکل های احترام، گوش دادن به حرف های دیگران است. برای رهبران، هنر مکالمه در گوش دادن نهفته است.
۷. نفس من در مسیر قرار نمی گیرد. هیچ چیز سریع تر از نفس رهبری را از بین نمی برد. دفعه بعد که احساس کردید از کنترل خارج می شوید که ممکن است هر از گاهی برای هر یک از ما اتفاق بیفتد، به یاد داشته باشید که اشراف به برتری نسبت به دیگران نیست، بلکه به رشد فراتر از فردی که زمانی بودید، منجر می شود.
۸. هر کسی این کار را انجام می دهد. این وظیفه یک رهبر است که تفاوت بین حق و باطل را بداند. فرقی نمی کند که دیگران چه می گویند یا چه می کنند. شما هرگز نمی توانید با انجام کار نادرست درست باشید و هرگز نمی توانید با انجام کار درست اشتباه کنید.
۹. مردم نیازی به تحسین ندارند. ما ممکن است دوست داشته باشیم فکر کنیم که مردم مستقل از اعمال ما عمل می کنند. اما وقتی مردم شناخت کافی ندارند، وقتی احساس می کنند کسی اهمیت نمی دهد، بخش بزرگی از انگیزه شان از بین می رود. آنچه شما تحسین می کنید افزایش می یابد؛ آنچه شما نادیده می گیرید نامرئی و بی اثر می شود.
۱۰. احساسات ضعف است. برخی از رهبران می خواهند خود را فراتر از احساسات نگه دارند تا قوی به نظر برسند. اما به اشتراک گذاشتن ضعف، آسیب پذیر کردن خودتان است و آسیب پذیر کردن خود، نشان دادن قدرت شماست. بهترین رهبران قلب ها را لمس می کنند و این حقیقت همیشه جواب می دهد.
۱۱. گاهی اوقات برای پیشرفت باید گوشه و کنارها را کوتاه کنید. تنها راه رهبری، داشتن صداقت و استانداردهای بالا است. همیشه بهترین قدم خود را رو به جلو بگذارید. زندگی کوتاه تر از آن است که آن را با زندگی زیر استانداردهای خود هدر دهید.
۱۲. بهره هوشی برای دوست شدن اینجا نیست. مکتب قدیمی رهبری به شما خواهد گفت که رهبران نمی توانند دوست باشند زیرا ممکن است منجر به طرفداری شود. اما مانند دوستی، رهبری واقعی شامل از خود گذشتگی و نگرانی برای رفاه دیگران، عمل کردن به نفع آن ها به جای منافع شخصی است.
همیشه دروغ هایی وجود خواهند داشت که به خودمان می گوییم، اما خودآگاهی مستلزم آن است که ما به فراتر از آن ها نگاه کنیم تا حقیقت را در مورد خود و اطرافیانمان کشف کنیم.
صداقت هیچ هزینه ای ندارد و دروغ گفتن می تواند به قیمت از دست دادن همه چیز تمام شود. وقتی حقیقت را می گویید، بخشی از گذشته تان می شود. وقتی دروغ می گویید، بخشی از آینده تان می شود.
از درون رهبری کنید: دروغ ها اغلب راه حل های موقتی برای مشکل دائمی هستند. به دروغ هایی که می گویید گوش دهید و یاد بگیرید که چگونه حقیقت را به خودتان بگویید.